زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

زندگی این آبنبات بی مغز

يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۴۳ ب.ظ

بچه که بودم عاشق آبنبات چوبی  بودم . غروب که میشد آقا رحمان مغازه اش را باز میکرد و من از روی طاقچه یا داخل کیف مامان و یا داشبورد ماشین بابا چند عدد سکه پیدا میکردم و تا مغازه ی آقا رحمان میدویدم و هرتعداد که پولش را داشتم آبنبات میخریدم . در دهانم که میگذاشتم مزه شان دیوانه ام میکرد . تمام دهانم از بزاق پر میشد . همیشه آبنبات هایم را حدود یک ساعت توی دهانم نگاه میداشتم و تا میشد آرام میمکیدمشان تا دیر تر تمام شود . از لحظه به لحظه اش لذت میبردم و هر چقدر آبنباتم کوچک تر میشد غمهای بچگانه ام بزرگتر میشد . یکی دو سال از آبنبات هایم لذت تمام میبردم که یک روز آقا رحمان گفت : این شکلات مغز دار ها تازه واسم اومده ؟ تا حالا خوردیش ؟  با این که هیچ مزه ای برایم بالاتر از آبنبات معمولی های خودم نبود یکی از آن مغز دار ها را خریدم . گذاشتم توی دهانم و شروع کردم به مکیدنش . مزه اش خوب بود اما نه به خوبی آبنبات های معمولی خودم . مزه اش داشت حوصله ام را سر میبرد .  دلم میخواست تمام شود تا آبنبات های خودم را بخورم که با کوچکتر شدنش عسل های درونش به دهانم تراوش کرد . داشتم از مزه اش ذوق مرگ میشدم . تازه فهمیده بودم آبنبات مغز دار چیست . از آن روز تمام پولم را آبنبات مغز دار میخریدم . تند تند میمکیدمش تا به مغزش برسم بدون آن که از خود آبنبات لذت ببرم . عادت بدی بود . همان روز ها در یک جشن روی سر عروس و داماد آبنبات ریختند . یکی از آبنبات ها را برداشتم . گذاشتم توی دهانم و تند تند مکیدم . بدون این که متوجه مزه اش باشم منتظر مغز درونش بودم که دیدم آبنباتم تمام شد . یک آبنبات معمولی بود . از همان ها که آقا رحمان میفروخت . صدای به به بچه های دیگر که توی گوشم پیچید تازه فهمیدم خیلی وقت است مزه ی آبنبات ها را نمیفهمم . این داستان را وقتی یادم آمد که  روی نیمکت دانشگاه نشسته بودم و آبنبات مغز دارم را  میمیکدیم و سن فارغ التحصیلی ام را حساب میکردم و به لذت آن دوران فکر میکردم . به تمام شدن این درس های لعنتی و شرایط سخت خوابگاه و دوری از خانواده و هزار ماجرای بی مزه ی دیگر و رسیدن به لذت های آینده . یک دفعه خنده ام گرفت . بلند شدم و آبنبات مغز دارم را داخل سطل زباله انداختم و جزوه ی درس آن روز و سه رنگ ماژیک فسفری مورد علاقه  ام را خریدم و داخل محوطه ی دانشگاه نشستم و از درختانی که ندیده بودم و از دوستانی که نمیشناختم لذت بردم و به خودم یاد آوری کردم که زندگی بی مغز ترین آبنبات دنیاست . اتفاقا همان روز فهمیدم اسم مغازه دار دانشگاهمان هم رحمان است . مکالمه ی هرروزمان این شده است که من یک چای بخواهم و او بگوید با قند یا نبات ؟ من هم بگویم هیج کدام . یک آبنبات معمولی لطفا .

  • ۹۴/۰۲/۱۳
  • => محمد غفوری

نظرات  (۳۸)

یادش بخیر من از عمو عزت می خریدم، عمو عزتی که سالهاست دیگه نیست.
عمو عزت خوش اخلاقی که یه بار انگشتم رو بریده بودم و برام چسب زخم زد.
من از عمو هادی پفک و بیسکوییت می خریدم، چند ماه پیش به خاطر بیماری کلیوی فوت کرد.
پاسخ:
بیچاره خانوادش
جدن زندگی شبیه آب نبات بی مغزه!اینو وقتی فهمیدم که بهم ثابت شد آدما شکلاتای جدیدتر رو ترجیح میدن!البته ممکنه مث پفک نمکی بعد چند سال بفهمن هیچیییی اون مارک اولیش نمیشه ولی ممکنه دیگه اقا رحمانی در کار نباشه که ازش بخرن...
خانم بود که مسوول بوفتون !! سیستم اون چایی هاتونم خیلی باحال بود! تا حالا ازون مدل چایی ها ندیده بودم!همون که سوراخ سوراخه روش :)) اسمشم یه چیزی گذاشته بودن بچه ها الان یادم نیست :))
پاسخ:
دیگه اون نوع چای رو ندیدم بیاره ! ارزو به دل موندیم !
وبلاگ شما هم برای من یک آبنبات بی مغز است... هیچ چیز شیرین تر از خواندن نوشته هایتان نیست...
پاسخ:
چقدر لطف دارید ممنون 
بعد ار این که من رفتم ، به درک !میخواهد کسی کاغذ پاره های مرا بخواند میخواهد هفتاد سال سیاه هم نخواند ...!

منظورت از این همه جمله  و نوشته را متوجه نشدم. گویی هیچ گاه نشده ام :)


پاسخ:
دیگه اینقدرهم سخت نیست ها : دی
ممنون
درود ! 
چرا برای ثبت نظر باید کادر "نام " رو پر کنیم؟
فکر میکنی میگم کی هستم یا برای تو هم مهم هست بدونی می کی ام؟! :))
پاسخ:
سیستم وبلاگ بیان هست و دست من نبوده !
:دی 
فکر کنم مطالب وبلاگت واسه هر کسی که میخوندشون ، جالب باشه و البته عجیب!
خوب مینویسی ، ادامه بده 
موفق باشی دکتر!
پاسخ:
مرسی :))
مثل همیشه لذت برم...منم زیاد ب پایان ۷سال فکر میکنم ولی راست میگی نباید فقط ب پایان فکر کرد...چون پایان یعنی گذر عمرمون.فعلا هی میگم تابستون ک علوم پایه بدم خیالم راحت میشه...احتمالا بعدش میگم فیزیوپات تموم شه خیالم راحت میشه و....کلا همیشه منتظر پایانیم..اما پست تلنگر خوبی بود.مرسی
پاسخ:
دقیقا :))
سلام...ممنونم و خوشحالم که دوباره دارین مینویسین اینجا....
نوشتتون عالی بود به خصوص تشبیه دنیا به آبنبات... ...
پاسخ:
مچکرم :)
سرویس وبلاگدهی ملت بلاگ برای ساخت وبلاگ رایگان فارسی برای حمایت از زبان شیرین پارسی در پهنای اینترنت پا به عرصه نهاد و امید بتوان گامی هر چند کوچک برای اثر بخشی زبان پارسی در جهانیان انجام داد.
سلام بر داداش محمد عزیز
خوب هستین .انشاالله که خوب  وسلامت باشین
من همیشه به همه ی پستتاتون رو میخونم نمیدونم این پستها از ذهن شما تراوش کرده یا بعضی قسمتهاش رو کپی کردین ولی در کل همه ی پستهاتون یه جوریه وقتی من پستهاتون میخونم کاملا گیج میشم و نتیجه اش رو نمیتونم بفهمم در کل پستهاتون خیلی عالی اند ولی ای کاش چندتا پست به زبان ساده تر میزاشتین تا من فکرنکنم اوتیسمیم به هرحال وبلاگتون عالیه فقط چندتا پست ساده تر و شخصی تر بزارین
مرسییییییییییییییی
سلام
نمیدونم اینجا جای پرسیدن این سوال هست یانه ولی امیدوارم ج بدی...
مدرسه خاص بودی یا عادی؟
چقدر موفقیتت به مدرست مربوطه؟
سلام آقای غفوری! خوبید؟! نیستید؟! خودتونو دی اکتیو کردید؟! به عبارتی چرا دیگه توی وبتون فعالیت نمی کنید؟! باید خدمتتون عرض کنم اگر به خاطر نظرات بنده هست که درباره ی پست قبلی حذف شدتون دادم اصلا از این حرفا قصد بدی نداشتم!! خدایی ناکرده من اصلا قصد نداشتم به شما حس بد القا کنم یا اعتماد به نفستون رو بیارم پایین یا ناراحتتون کنم !! من منظورم این بود که بالاخره چه دختر چه پسر باید بهم احترام بذارن!! حالا اگه کسی بخواد بی احترامی بکنه حالا چه به طنز باشه چه به شوخی درست نیست!!
بالاخره هر انسانی باید انتقاد پذیر باشه!! قرار نیست که همیشه از آدم تعریف و تمجید بشه که!! بالاخره من سه سال هستش که با قشر نوجوان و کمی تا قسمتی نیمه ابری جوان درارتباط هستم!! وسعی می کنم خب روحیاتشون رو درک کنم! روحیات انسان ها با هم مختلف هستش! فرضا یه بچه ای هست توی کلاس هرچی باهاش حرفی می زنی اصلا عین خیالش نیست!! ولی این رو هم باید دونست که امکان داره خیلی از افراد حساس باشن ولی نشون ندن!! شما فرد خیلی باهوش و توانا هشتید!! دیگه سرتونو دردنیارم ! فقط خواستم بگم شاد باشید و به فعالیتتون ادامه بدید!! موفق باشید:)
اسکول داهاتی بی فرهنگ خشکه مقدس!!! مثلا برای چی نظراتم رو پاک کردی؟! ترسیدی مشکلی ایجاد بشه؟!!! هان بگو؟! زود باش جواب بده:((((((((((((((((
سعی کن اطلاعاتت رو بالا ببری راجع به کرک کردن!!! اول کرک حساب ایمیلت بعد کرک کردن سایتت!!!! چه طوره پست بعدی رو من بذارم؟!!!موافقید !!!! I am so smart! you know?!
اون آب نباتها هم چون مزه کودکی باهاشون عجین شده بود اینقدر خوشمزه بودن!

وقتی بزرگ میشیم اینقدر مسائل کوچک و بزرگ از درس و کار گرفته تا مسائل بزرگ جهانی و سیاسی که اگر یک کیلو آب نبات هم گاهی بمکیم اصلاً متوجه شیرینیش نمیشیم!

وقتی که علناً داریم میبینیم دارن یه عده جنگ راه میندازن در خاورمیانه که شاید امروز وفردا دامن ایران رو هم بگیره ، چطور میتونیم لذت واقعی ببریم ؟!

با سلام
من فارغ التحصیل رشته مهندسی شیمی مقطع کارشناسی هستم
دوره تحصیلیم روزانه بوده
میخواستم ببینم تو دفترچه کنکور نوشته که با شرایط من اگر بخود برای دندان پزشکی اقدام کنه باید مطابق مصوبه هیئت امنا شهریه پرداخت کنه
حالا سوال من اینه که این شهریه چقدره حدودا؟
چون توی دفترچه سال 92 دقیقا ذکر کرده که ترمی حدود 1800000 تومانه
میخواستم ببینم شما که دانشگاه تهران هستید میتونید اطلاعی بگیرید؟
ایا اگر من فرضا کد رشته روزانه رو بیارم بین الملل حساب میشم؟ یا شهریه دوره شبانه کم تر هست؟
چون واقعا هزینه بین الملل و خود گردان از عهده من خارجه
واقعا ممنونتون میشم اگر بتونید کمکم کنید
واقعا ازتون خواهش میکنم کمکم کنید

بازم ازتون تشکر میکنم

پاسخ:
دوست داشتم کمک میکردم ولی هیچ اطلاعی ندارم متاسفانه . تو نت دنبال سوالتون بگردید بهش میرسید 
  • نیلوفر فروتن
  • قالب دوزی- با میل سرکج بافتن

    فایل به صورت PDF در 100 صفحه  است که شامل عکس و مطلب به زبان لاتین می باشد.

    برگرفته شده از essa.ir
    غم دنیا به دلم ریخت.......
    می دونین...گاهی همه ما فکر می کنیم....یه چیزایی تا ابد ادامه دارن و این ماییم که حق انتخاب داریم که تصمیم بگیریم به سمتشون بریم یانه....اما غافل از اینکه خیلی خیلی زودتر از اینکه ما بخوایم به پایان می رسن....
    چه خاطره مشابه ایه برای سن ما.... بقالی سر کوچمون آقا سعید بود...جوون بود...کلی با ما شوخی می کرد... ازش به تعداد موهای سرم از این آبنبات چوبی ترش هایی که تهش آدامس داشت خریدم...قرمز...نارنجی...بنفش....
    یه کوه تخم مرغ شانسی خریدم ....می دونست عاشق اینم که ریز ریز بریزمشون وسط و بسازم ...کلی با حوصله وایمیستاد کنارم و دونه دونه تکون می داد ببینه کدوم بیشتر صدا میده.......
    چند ماه پیش بود...که گذرم به اون محله افتاد....به جایی که دیگه هیچ شبیه بچگیم نبود...تموم اون خونه ویلایی ها شدن برج....فقط سوپر اقا سعید مونده بود....رفتم تو....با یه ذوقی.... پیر شده بود...خیلی....بی حوصله.... وقتی هی نشونی دادم.... که انقدری بودم.... میومدم...اسمم سحرِ...گفت که شناخته....ولی حس می کردم که شاید نه... می خواد من ناراحت نشم....
    دلم پر زد واسه اون موقع ها...:((


    مرسی...چه پست خوبی بود.... 
    رشته های ما...یه جورایی بی خوده....بهترین روز های عمرم...بهترین روز های سلامتی پدر مادرم و نمی دونم دارم برای چه آینده ای پر پر می کنم....
    پاسخ:
    بهترین روز های عمرم...بهترین روز های سلامتی پدر مادرم و نمی دونم دارم برای چه آینده ای پر پر می کنم....
    جالب بود :))
    سلام خوب هستید?
    ببخشید اگر امکانش هست مارو با نام نقشه کلش آف کلنز در لیست پیوندهاتون قرار بدید
    مرسی
    نام : نقشه کلش آف کلنز
    ادرس : http://www.mapclashofclans.ir
    چرا پست جدید رو پاک کردید؟؟ مشکلی نداشت که!
    پاسخ:
    حوصله ی دردسر ندارم ؛(
  • حساس و بی احساس
  • سلام،قهر کردی محمد؟؟؟؟

  • دلنیا(خطاب به نرگس...) !!
  • خانم نرگس خانم که نام خانوادگیتون رو هم نمی دونم!! شما مشخص نمی کنی که مشکل داشت یانه !!مجموع قوانین مشخص می کنه!! من آقای غفوری رو خوب می شناسم انسان فرهیخته ای هستند! من هم دانشگاهیشون هستم! ولی شاید ایشون من رو نشناسن!! ولی زیاد مهم نیست!! من بعضی مواقع حرف هایی رو به ایشون می گم چون می دونم به مصلحتشون هست!! چون ایشون رو مثل برادر خودم دوست دارم!! و دوست ندارم بی خودی براشون مشکل ایجاد بکنن!! چون من خودم بارها تجربه داشتم.....!! که مشکل ایجاد شده برام....!! هر کسی توی بیان نظراتش آزاده!! ولی این آزادی مرزهایی داره!! ذهن فرهیخته ذهنی هستش که علاوه بر این که عقاید خودش رو داره به عقاید و نظرات دیگران هم احترام بگذاره!! موفق باشید:(((
    kash nazaraye poste baedam baz bood
    vaghean hekmatesh faghat male mane:(
    برادر من
    امروز سایت مهمی رو پیدا کردم که دقیقاً به همون نتیجه ای رسیده بوده که خودم رسیدم

    دوست دارم بخونیش
    http://www.iaonrgb.com/contactus-dest.php
    راجع به پست جدید که گذاشتید قصدم عوض کردن نظرتون نیست !! فقط این ها رو می گم که بدونید دیگه نتیجه گیریش با خودتونه!!این که الان کل جمعیت یهودی ها 14 میلیون هست و کل جمعیت مسلمانان یک میلیارد ونیم !! ولی با این وجود بیشتر ثروت جهان دست اوناست؟! بگیم چرا اون صهیونیست ها با این که این همه آدم می کشن و هزارتا جنایت می کنن چرا پول دارن؟!! الان بیشتر افراد ثروتمند جهان از اپرا واینفری گرفته تا بیل گیتس غیر مسلمانن!! اونا خودشون بیشتر تلاش کردن و هوش به خرج دادن و زمینه براشون فراهم بوده که پول دار بشن!! حلا هر انسانی به اندازه ای که تلاش می کنه !! خدا بهش می ده و ربطی به مسلمان بودن یا نبودن نداره!!خداوندمی فرماید ( برای انسان جز حاصل تلاش او چیزی نیست )م مسلمانان به خاطر تعالیم دینی زیاد دنیا پرست نیستند!! ولی یهودی ها بسیار حریص هستند!! و باید بدانیم که این دنیا دار مکافات است! و سرای واقعی برای مسلمانان آخرت هست!!ش!!
    الان ما مسلمانا مثل کبک سرمون رو کردیم توی برف !!الان همین نهج البلاغه ای که خیلی از من و شما داریم و داره روی طاقچه هامون خاک می خوره!! همین نهج البلاغه رو با عنوانی دیگه دارن توی مدارس اسرائیل تدریس می کنن!! جالب نیست؟!! چرا خیلی جالبه!!! اونا خودشون هم می دونن که تمامی نعالیم اسلام درسته!! ولی خب به خاطر بغض و کینه و نفرتی که دارن نمی خوان اسلام بیارن!!! اونا خیلی حواسشون جمعه از دین اسلام استفاده میکنن برای ضربه زدن به خود مسلمان ها!!1 من و شما باید هوشیار باشیم و گول نخوریم!1 این که چرا بزاق سگ نجس هست رو خود دانشمندان غیر مسلمان کشف کردن و فهمیدن که بزاق سگ میکروب هاییی داره که فقط با حرارت کشته می شه!! یا با خاک!! و این ها تمام احکام اسلام هستش!! بعد از این کشف این دانشمندان خودشون مسلمان شدن!!
    الان تمامی جوایز علمی جهان رو دارن میدن به یهودی ها! اونا حتی این جوایز رو به مسیحیا نمی دن چه برسه به من وشما که مسلمان باشیم!! ( شاید خیلی هامون هم مسلمان نما باشیم)!!! چرا چون یهودی ها می خواهند بگن ما ازتمامی افراد بشر اعم از مسلمان و مسیحی بالاتریم!! ولی حرف زیادی می زنن!! و این ها تمامی جنگ روانی هست که علیه مسلمان ها به راه انداختن و می خوان یه جوری بهشون القا بکنن که شما ناتوانید!! ولی جایزه ها و مدال هاشون بمونه برای خودشون!! من و شما حتی در سخت ترین شرایط نباید از اعتقاداتمون دست بکشیم!! برای کسب اطلاعات بیشتر به صورت موضوعی می تونید توی نت دنبال این مطالب بگردید !!1 یا همچنین می تونید از نقد های دکتر رائفی پور استفاده کنید!! وسایت های مفید مورد استفاده!! www.masafportal.com http://antisemitism.blogfa.com موفق باشید
    یادم رفت بگم!1 حالا انگار کی می خواد به ما جایزه بده:دی:((((
  • نرگس...(خطاب به دلنیا)
  • بخش نظرات وبلاگ نباید جای اظهار نظر کردن راجع به نظرات مخاطبان وبلاگ.توسط شخصی به جز مدیر وبلاگ باشه!
    اما چون شما اظهار نظر فرمودید من هم پاسختون رو میدم.

    اولا صحبت من با آقای غفوری بود که ایشون لطف کردن و پاسخ دادن.
    دوما من فکر میکنم مدیر وبلاگ بعنوان صاحب رسمی وبلاگ این حق رو داره که نوشته های خودش رو(هرچند متفاوت با عقاید دیگران) تو وبلاگ بنویسه.
    به قول خودتون به عقاید دیگران احترام بذاریم!

    با کمال احترام. موفق باشید!

    ابتدا از حضور آقای غفوری عذر خواهی می کنم !! قصدم ایجاد چت روم نیست!! فقط پاسخ این دوست عزیز رو بدم که چیزی بر گردن نباشه!! بعد اگر خودتون صلاح دیدید!! تمامی نظرات رو پاک بکنید!!!
  • دلنیا( خطااب به نرگس ...)
  • مرسی که به من یاد دادید که بخش نظرات فقط جای اظهار نظر کردن مدیر سایت در مورد نظرات دیگران هستش!! بالاخره میشه گفت بنده به حدی از درک رسیدم که این مسایل رو تشخیص بدم و فکر نمی کنم جای داشته باشه که شما بخواهید این مسایل رو به من گوشزد کنید!! بله مدیر سایت می تونه مطالبی رو هرچند متفاوت با عقاید دیگران در سایتش نشر بده!! ولی در حدود قانون!! و خب بالاخره اطراف بنده اشخاص مختلف اعم از قضات و وکلا هستند!! و خب چیز هایی که بیان می کنن مطالب جالبی هست!!!!!! و وقتم هم برام بسیارارزشمند هست که سعی می کنم راجع به هر چیزی اظهار نظر نکنم مگر در مواردی خاص!! و در آخر (صلاح مملکت خویش خسروان دانند) !!
    I prefer not to say anything....only for respect...
  • دلنیا(خطاب به نرگس...)
  • بابا ریسپکت!!! پریفرتو عشقه!!:(( شما همون به زبان های محلی همچون لری و ترکی وکردی صحبت بکنید کفایت می کنه!!!dear Narges your grammar is scandal!! please go to English class!! You have egg on your face!!:)))) می خوای با هم فرانسه یا آلمانی حرف بزنیم؟!! باید بگم عزیزم با عرض معذرت گرامرت افتضاحه!! واجب شد یه دوره پیشم بیای کلاس!! I'm so smart and strong!! you know?!! راستی یادم رفت بگم یه چند روز دیگه می خوام برم آلمان دختر خوبی باشی تو رو هم با خودم میبرم!! به شرط این که وقتی سوار هواپیما شدی پنجره های هواپیما رو باز نکنی چون می چایی!!:((( یاه یاه یاه!!! شوخی کردم!! به امید روزای خوب!:( بای:(
  • خانم دکتر اینده
  • سلام..من کنکور 94اصلا نخونده بودم واز اول تصمیم داشتم برای پشت کنکور موندن الانم ماه رمضونه تصمیم دارم شروع ب خوندن کنم معدل نهاییم 12وخرده ای هست وبعضی درسا نمره منفی میگیرم بنظر شما با این وضعم اگه از الان بخونم پزشکی قبول میشم؟؟؟ کدوم ازمون برم؟ خیلی استرس دارم
    سلام دوستان
    هر کس توی زندگیش لحظه هایی رو داره که با یادآروی اون لحظه ها لبخند می زنه و گاهی هم اتفاقاتی رو بیاد می آره که آزارش میده.
    کاش بشه ما آدم ها همدیگر رو قضاوت نکنیم و فقط سعی کنیم همدیگر رو تحمل کنیم. یا حداقل روی فکر و روان هم یورتمه نریم . به هم به ایده هاوعقاید هم احترام بگزاریم.
    راستی یه متنی خونده بودم که می گفت : زندگی مثل یه ظرف شیرینی اولش تند تند میخوریش اما بعدش سعی می کنی آروم آروم بخوریش که تموم نشه.
  • همساده ها
  • سلام جناب غفوری
    خدمت رسیدم تا بهتون اطلاع بدم ما امروز از این مطلب زیبای شما (زندگی این آبنبات بی مغز) در وبلاگ گروهی همساده ها استفاده کردیم .
    ضمن تشکر فراوان ، براتون آرزوی موفقیت می کنیم ... شاد و سلامت باشید .


    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی