زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

روز قیامت و امتحان قلب ها

پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۱ ق.ظ

نوبت به امتحان قلب ها رسیده بود . خداوند به بندگانش فرمود :  هر کدام از شما دو زن را در مقابل خود خواهید داد . اولی همسر شماست و دومی زنی است که برای خیانت به همسرتان بیش از تمام زنها حریص بودید . قلب های شما فقط میتوانند مطابق با واقعیت احساستان رفتار کنند . بهترین بندگان من انانند که عشق به همسر و تنفر از زنان دیگر را به بهترین وجه به نمایش بگذارند .  بهترین بندگان من امروز ازموده خواهند شد .

مرد ها یکی یکی می امدند . در برخورد با همسرشان بعضی او را میبوسیدند ، بعضی در اغوش میگرفتند ، بعضی پنهان میشدند ، بعضی ناسزا میگفتند و حتی بعضی او را به باد کتک و مورد لعن و نفرین قرار میدادند . خداوند به ان ها فرمود : به راستی که عواطف شما نشان از درجه انسانیت شما دارد . با این حال برترین شما به زودی مشخص خواهد شد . ان گاه مرد ها  با زن دیگر روبه رو شدند . 

بعضی بی اختیار او را در اغوش میگرفتد ، بعضی او را غرق در بوسه میکردند ، بعضی فقط به او نگاه های هوس الود میکردند و بعضی از مردان که تعدادشان یسیار اندک بود به او ناسزا میگفتند و مورد ازار و اذیت قرار میدادند تا وفاداری به همسرشان را ثابت کنند .

امتحان قلب ها که به پایان رسید و هرکسی در جایگاه های بهشتی و یا جهنمی خود حای گرفت فرشته ای از خداوند سوال کرد : برترین بنده ی تو در این میان چه کسی بود ؟

خداوند مردی را به فرشته اش نشان داد و گفت :  او را میبینی ؟  وقتی همسرش را دید او را در اغوش گرفت و بوسید و از دلتنگی اش اشک ریخت و به سختی از او جدا شد و  وقتی با زن دیگر رو به رو شد او را بهتر از تمام مردان ازرد . نگاهی به سرتاپایش انداخت و بدون ان که دلش اندکی بلرزد جند قدم به عقب برداشت و باز خودش را در اغوش همسرش کشید . او با این کار دل زن دیگر را به سختی ازرد . اری او سخت تر از دیگران عشق و تنفرش را به تصویر کشید . برترین بندگان من انانند که انتقامشان را هم با محبت میگیرند .


 فکر نوشت  : به این فکر کرده اید که خداوند کاری جالب تر از به سخن در اوردن اعضا و جوارح انجام میدهد ؟ به نظرم او کارهایش را با مزه تر و با فهم تر اجرا میکند . شاید شبیه تعبیر داستان ...

فکر نوشت :  شده است وقتی قران میخوانید و به بخش انتقام گیرندگی خدا میرسید پشتتان بلرزد و بعد کمی از ان صفت ترسناک خدا بدتان بیاید ؟ انتقام خدا قطعا با لطافت است .  شاید شبیه تعبیر داستان ...

بی ربط : از ان جا که امروز به احتمالی که چندان کمتر از صد نیست اتفاق خاطره ساز و جاودانه ای را رقم نمیزنید قسمت های ٢١ از ماه عسل را در اینجا ببینید چه بسا شاید موجبات تغییراتی جاودانه را فراهم کرد ( در ٢٢ ادامه دارد )

  • ۹۳/۰۵/۰۲
  • => محمد غفوری

نظرات  (۱۵)

وقتی دغدغه ات خدا باشه  دیگه نگران چیزی نیستی .........

خیلی جالب بود. بابت قسمت های ماه عسلم ممنون.
پاسخ:
Khahesh 
سلام.
تامل برانگیز بود.
هیچ انتقامی حتی با سلاح محبت... یا به قیمت شرمنده کردن دیگران پسندیده و جایز نیست... در فرصت زندگی باید نیک نیت و نیک سرشت بود....بی ربط...سلام دکتر جان خسته نباشید از امتحانات... کلاه آ تو نوشته هاتون کجا رفته... احیاناً کسی کلاهشو برداشته...
قسمت 21 همون خانمه تو چاهس?!اگه اونه خیلی عجیب و غریب و ترسناک بود!واقعا شبیه داستان بود
پاسخ:
Bale
منم بزشکی تبریز میخونم خوشبختم
پاسخ:
Tnx
طرز دیدت جالب بود!منم همیشه فکر می کنم مطالبی که تو قرآن اومده خیلی هاش ممکنه استعاره واز چیز دیگه ای باشه و نمادین باشه که اصلش در خور فهم اون موقع بوده و الان نسبت به فهم خودمون باید ازش برداشت کنیم!

خب میشه بگی این امتحان قلب ها از کجا اومده؟
ترجمه ی سوره است؟ روایته؟ داستانه؟
منبع ذکر نکردی دکترجان
پاسخ:
ذهن 
نج نج نچ

سلام

میخواستم برای اون انیمیشن که جون مرتاض اسمش بود بنویسم که قسمت نظراتش رو ندیدم!

فقط میخواستم بگم که خیلی عالی بود و خیلی خندیدم!در عین اینکه خنده دار بود یه واقعیت بزرگ در اون نهفته بود.

درود بر شما و موفق باشید برادرعزیز!

سلام
میدونم انتقام در هر صورت کار درستی نیست. ولی خیلی جمله ای جالبی بود که  انتقام رو هم با محبت بگیریم.
سلام.این داستان عالی بود.

در پناه حضرت دوست.
سلام, بلاگر خوبی هستی, لااقل مثله میلیارد ها بلاگری که همه مثله هم میخوان ادمو لوبوتومی کنن نیستی, اما یه چیزیم هست ,نمیدونم چرا به سردرگمی مادرزادی من اضافه میکنی!!!
در هر صورت موفق باشی 

من این همه نوشتم لطفا جواب کامنتم رو با ممنون از نظرتون نده o (∩ ω ∩) o (*^__^*) 嘻嘻……
پاسخ:
دم شما کرم
سلام.. من خیلی  اینجارو دوس دارم .. سال دیگه پزشکی قبول شدم میذارین بیام نویسنده شم اینجا؟..
پاسخ:
رشته های پزشکی و کسایی که قلمشون خوب باشه میتونن نوشته هاشون رو اینجا ثبت کنند
نوشته هاتون واقعازیباست جمله آخراین نوشته هم فوق العاده وقابل تامل بود=»(برترین بندگان من آنانندکه انتقامشان راهم بامحبت می گیرند)
این شعرمولاناکه درباره محبت سروده شده رودیگه کمترکسی هست که نشنیده باشه:
ازمحبت تلخهاشیرین شود
وزمحبت مس هازرین شود
ازمحبت دردهاصافی شود
وز محبت دردها شافی شود
ازمحبت خارهاگل می شوند
وزمحبت سرکه ها مل می شوند
ازمحبت سجن گلشن می شود
بی محبت روضه گلخن می شود
ازمحبت نار نوری می شود
وزمحبت دیوحوری می شود
ازمحبت سنگ روغن می شود
بی محبت موم آهن می شود
ازمحبت حزن شادی می شود
وزمحبت غول هادی می شود
ازمحبت نیش نوشی می شود
وزمحبت شیرموشی می شود
ازمحبت مرده زنده می شود
وزمحبت شاه بنده می شود
..........................................................................

                    بیادرکوچه باغ احساس
                    شکست لاله راجدی بگیریم

                    بیادریک شب آرام مهتاب
                    کمی هم صحبت یک یاس باشیم

                   اگرنیلوفری دیدیم زخمی
                   برای قلب پردردش بمیریم

                 بیامانیزمثل روح باران
                 به روی یک رزتنهابباریم

                 اگرصدبارقلبی راشکستیم
                 بیایکباربااحساس باشیم...
                                 :)
                    
پاسخ:
مرسی از نظر جالبتون
اینقدر از این دکتراهایی که می نویسن خوشم میاد ... ماشاالله و خسته نباشید.
پاسخ:
:D
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی