چند وقته از هم بی خبریم ؟
_ الو سلام محسن جان ، چطوری دادا ؟ دلم برات خیلی تنگ شده پسر .
_ سلام . مرسی محمد ، قربونت برم ، تو خوبی ؟
_اره خوبم . محسن اوضاع چطوره ؟ دورادور خیلی احوالتو میپرسم به خدا
چی بگم محمد جان . بعد از عمل رباط پام دکتر گفته حداقل شش ماه باید استراحت کنم و با عصا راه برم . بیچاره بابام بیست روزه مرخصی گرفته و کامل داره از من مواظبت میکنه . خدا شاهده روم نمیشه تو رو بابام نگاه کنم . واسه دستشویی رفتن هم باید مرتب صداش کنم . دانشگاه هم یه ترم عقب افتادم . محمد همه ی این دردها یه طرف از این میسوزم که بعد از عملم هیچ کی از دوستام یه بار زنگی نزدند بپرسند محسن زنده ای ؟ مرده ای ؟ کمک نمیخوای ؟ بازم قربون معرفت تو محمد . خیلی عزیزی پسر . نمیدونی چقدر خوشحالم کردی حالمو پرسیدی
_ممم .. وظیفه ست محسن جان . بهتر باشی دادا . امری نیست ؟ کمکی ؟ تو رو خدا تعارف نکنی ها
_نه محمد جان . قربون محبتت . من باید برم . فعلا خداحافظ
_نوکرتم . خداحافظ
.
.
.
_الو سلام نوید .
_سلام محمد . محسن میاد فوتبال ؟ چی گفت ؟
_نوید ؟ ما چند وقته از هم بیخبریم ؟
- ۹۲/۱۲/۲۸