زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

دیوار یادگاری

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ب.ظ

باده بیش از اراده خورده ام . مست و لایعقل دندان تیز کرده ام تا انگشت جماعتی که آوارگی ام را نشان میدهند را بجوم . از انزوا هراسیده و از مردمان بریده روی به کجا توانم داشت ؟ شوق پریدن دارم . تتمه ی جانم را اگر بتوانم به بال پروانه ای میبندم و آسمانی شدنم را جشن میگیرم . دلخوشی ام آرزوهای نتراشیده و عقده های نخراشیده ای است که شاید مرا از بند بی بندی هایم برهانند . تهوع دارم از حجم تو خالی این جوجه بشر خوش خط و خال و خرابه ای میجویم تا بالابیاورم این توده ی دل آشوب را . دنبال حرف میگردم که با شوق پایش بایستم و دنبال خطایی که چون مرد چوبش را بخورم و دنبال تویی که پیدا نکردنت را بهانه ی زیستنم کنم . آه ! هرچه در زندگی ام آه کشیدم خوب است / به هوای تو که دارد ریه خالی تر از این ؟!  

بی ربط : دست نوشته های خودم را دیگر نخواهم نوشت . جای حقیقی تری یافته ام . 

بی ربط : هفته یا دو هفته یکبار متنی را ترجمه خواهم کرد . اینجا میگذارمش . و چیزهای به درد بخور و علمی و غیر جذاب ! .. 

 

 نظرات این پست را باز گذاشته ام و این پست را ثابت میکنم که اگر کسی گذارش به اینجا خورد روی دیوارش پست یادگاری بنویسد . ( نه انتقاد و تعریف و فحش لطفا ! ) 

  • ۹۴/۰۸/۲۹
  • => محمد غفوری

نظرات  (۲۵)

  • یک خواننده ی قدیمی
  • چه جالب چند ساعت پیش داشتم فکر میکردم چرا اینجا آپ نمیشه. اگه اجازه بدی ن! کامنتم رو واسه مخاطب خاصم بذارم :))
    گفتی ن! یادگاری! اوووم خب شاید واسه کسی که چند ساعت بیشتر زنده نیست خیلی هیجان انگیز باشه که آخرین جملاتش جایی ثبت بشن! مرسی که این تریبون چند صد بازدیدی رو در اختیارم گذاشتی ن!
    آخرین چیزی که بهش رسیدم تو زندگیم این بود که:
    آدم هر چقدر فهمش از آدمای اطراف بالا تر میره و واقعیت ها و حقیقت ها رو بیشتر میبینه از خودش دور تر میشه. به یه جایی میرسه که حس میکنه وایساده یه گوشه و داره خودشو تماشا میکنه. میشه چند روح در یک بدن ! یه روح برای دوستان یه روح برای خانواده یه روح برای مریضا و... یه روح برای تنهایی خودش. همش با خودش میگه دیگران گناهی ندارن ک ناراحتیتو ببینن یا اخمتو. واسه همین اون روح تنهایی رو میذاره تو اتاق و در رو قفل میکنه و میره. واسه همینم سعی میکنه خیلی دیر برگرده خونه. روز به روز این روح با وجود حجم کمش چگالیش بیشتر و بیشتر میشه و دیگه امونتو میبره...
    آدمی که بیشتر میفهمه سعی میکنه خودشو بزنه به نفهمی تو جمع. با همه مهربون باشه و همه رو بخندونه. با هر قشری گرم بگیره و به خاطر هیچ کاری کسیو سرزنش نکنه. مثل یه پیرمرد و یا پیرزن که همه خطاهای بقیه رو بذاره به پای جوونیشون. اما امان از وقتی که کلید میندازه و وارد اتاق میشه.
    نه روز پیش من آخرین کنجکاوی زندگیمو برطرف کردم! اولین شجاعت هم میشد اسمشو گذاشت! سخت ترین تلاش هام واسه اینکه همه روحمو یه جا جمع کنم و "خودم" باشم فکر کنم نتیجه داد. وقتی کسی که دوسش داشتم گفت چقدر شبیه خودتی! کلی خوشحال شدم. شاید چند سالی میشد که پشت نقابای ساختگیم واسه راضی نگه داشتن بقیه قایم شده بودم و اون روز برای اولین بار جایی بیرون از اتاق تنهاییم خودم بودم. و کاریو کردم که خودم میخواستم و شاید اون یک و نیم ساعتی تنها ساعتایی بودن که برای خودم زندگی کردم. فردا روز دهمه. خوش به حالت که باور نمیکنی و اینجوری من راحت ترم.
    آقای غفوری برخلاف بقیه دوستان خوشحالم که دیگه پست نمیذاری ن! آخه حسودیم میشد به کسایی که میان و اینجا رو میخونن و من نمیتونم دیگه!
    ببخشید که برای مقاصد شخصی از اینجا اسنفاده کردم. آخه جای دیگه ای نبود.
    خداحافظت ون
  • غزال ( به بیانی مارال )
  • You are my Happiness
    Big as a planet
    You are the sun
    That never sets
    You are the moon 
    That brighten my night
    you are my star
    that never fall from sky

    در جهت پیروی از آرمان های شما که ترجمه ی متون غربی و یا شرقی .. است ، ما هم بر آن شدیم تا چند جمله ای از آهنگ مورد علاقه مان را ترجمه نماییم.
    باشد که مقبول افتد.

    جای حقیقی تری برای ذخیره نوشته ها؟
    بهتر از قلب و جان انسان ها کجا را میتوان یافت؟

    و این نکته را باید خاطر نشان شوم که چگونه حقیقتی میتواند حقیقی تر از بقیه ی حقایق باشد ؟ زمانی میرسد که ان حقیقت حقیقی تر ، در مقابل حقایق دیگر به زانو در آمده تسلیم میشود.
    حقیقت ، مفهومی محض است و نه نسبی.

    مواظب خودت باش :)

  • من خواننده همیشگی تو...
  • خب حرف دل رو اگه بخوام بگم انقدر زیاد میشه ک روزها باید بنویسم و انقدر کم توانم در گفتنشون ک شاید با هیچی ننوشتن راحت تر بشه بگمشون...اگه این حرف مال منه پس میتونم آزادانه بگم که چقدر از خوندن متن هایی ک قراره ب شکل نچسب و علمی بذاری پیشاپیش متنفرم.و دلم همون چند خطی رو میخواد ک هر دفعه میذاشتی و بالاخره تو این دنیای پر از سختی چند دقیقه سرگرمم میکرد....این اولین حرفم....دوم بگم که روزی ک دانشجو پزشکی شدم خوشبخت ترین دختر دنیا بودم و فک میکردم دنیا مال منه...الان ک ب این جا رسیدم میبینم از اون دختره شاد و خوشحال ی پیرزن باقی مونده...اره ی پیرزن ک جسمش هنوز جوونه اما روحش پیرترین دختر دنیاست...انقدر از ادمها ترسیدم ک وحشت میکنم ب کسی بخندم با کسی حرف بزنم....من حتی وحشت میکنم ب گذشته فکر کنم چون انگار ی نفر دیگه رو میبینم نه خود الانم رو....من تغییر کردم.حس میکنم کشته شدم.میدونی سخت ترین روزها روزی بود ک ب نگاه ادما اعتماد کردم....ک ب دوستتتتتم اعتماد کردم....ک‌ نامردی نکردم و نامردی دیدم....ک از تو برای کسی دیگه تعریف کردم و تو نفهمیدی..که دوستت داشتم..میدونی سخت ترین روز رو دقیق نمیدونم.اما مزمن مردم:)اره من ب شکل حاد نمردم من مزمن مردم سخت ترین روزها منو کشت....متنفرم از تمام چیزهایی ک ذهنمو ب دنیا بدبین کرد...ب امید اینکه ی روزی خوشبختی سراغمو بگیره...روزی ک همه شاد باشن...دروغ حسادت تفاوت نامردی خیانت بی دوستی ....نباشه.مرسی از تو دوست عزیز ک باعث شدی حرف بزنم.در اخر امیدوارم همیشه بنویسی...ن علمی:)
    I did my best 
    you were gone


  • کامنت یادگاری !
  • و مدرک تحصیلی که کاغذ پاره ای بیش نبود.....! تابلو،نقاش را ثروتمند کرد. شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد. کارگردان جایزه ها را درو کرد. اما هنوز سر چهار راه واکس می زند کودکی که بهترین سوژه بود!! خیلی خوبه که درکمون نسبت به اطراف بیشتر باشه، و شاد و خوشحال باشیم هر چند اگر زندگی سخت می گذره!! روزهاتون آرام و بدون دغدغه:)
    موسیقی هم معرفی کنید البته اگه جزو دسته به درد نخورهاس
    وبلاگ خودتونه و مختاریدهر چی میخوایدبنویسید یا میخونیم یا نمی خونیم
    شما که تو چند پست قبلی گفتید چند وقته اطرافتون رو هویج یا نمیدونم کدو حساب می کنید .
    من کنکوری نیستم فقط واسه موسیقی میام و اون پستی که تو خدایی بلدی. همین و تمام.


                                  Thinking Of You

    I thought of you today, but that's nothing new
    I thought about you yesterday and the day before that too 
    for every day, good or bad, you'll always be in my head
    I hope you've understood everything I've said 
    this isn't just a joke or a silly lie 
    I'd never do anything to make you wanna cry 
    I'm sorry if I do something to make you really mad 
    it only comes back and makes me really sad 
    I really do love you and everything you are 
    I hope this relationship gets really far 
    I'll never get you out; I simply don't know how 
    in fact I'm thinking of you right about now 
    you're everything I need and everything to me 
    you know exactly who you are and what you want to be
    you always make me smile just by being there 
    I hope you know how much I really do care
    every time I think of you my stomach seems to twist 
    This is why I love you, I've made a huge list 
    the list goes on forever and never will it end 
    neither will our relationship; you'll always be my friend 
    not just a simple friend but a special friend, at that
    I want to spend my whole life with you




  • این بماند یادگاری
  • ***
    کاش این مأمن ناامن سیه رو نکند آدم را
    کاش این قلعه ی بی دژ نشود پناه نامحرم را
    متناتون قشنگ بودن،خیلی هم پر مغز،میشه اگه امکانش هست بگین کجا میذارینشون؟
    دکتر من هم از محیطم خیلی اعصابم خرد هست و تقریبا به جوون ها و هم سن و سالهام با رفتارهایی که دارن حس تنفر پیدا کردم . به نظرم ارزش ها خیلی بی ارزش شدن . امیدوارم زود پیر شم تا با ادم های فهمیده تری هم سن و سال  و هم صحبت باشم  
    من شما رو میشناسم ..
    خیلی خوش قلب هستین 
    امیدوارم همینطور بمونین همیشه 
  • سه تفنگدار
  • به رسم یادگار محسن چاوشی رو گوش بده !
    ترانه ش فوق العاده س...
    اینم از یادگاری من :))
    انقدنجیبم این روززها که همه فکر میکنن اسبم...

    دلم این روزا هیچی رو نمیخواد تو رو که عمرا بخواد.یعنی بعضی وقتا واسه جواب دادن بعضی سوالام جای خالی یک نفر فارغالتحصیل رشته ات حس میشه که بدونم اول دیفن هیدرامین روغره غره کنم یا همینجور قورتش بدم تا گلودردم بهتر بشه.جای خالیت پر نشده ولی عجیب نبودت عادی شد.


  • maryam khodakarami
  • فکر کنم دو روز پیش بود داشتم دنبال مقاله می گشتم، تازگیا سرم انقد شلوغ شده که حتی به این وب هم سری نزدم، خلاصه داشت دانلود میشد گفتم از فرصت استفاده کنم بیام اینجا وسط اینهمه مشغله ذهنی یه متن زیبا بخونم. این پست رو دیدم به حدی ناراحت شدم تصمیم گرفتم قهر کنم:) هیچی نگم. کامنتا رو خوندم، خواننده همیشگی رو می شناسم، چقدر این دخترو دوست دارم، اولین کامنتو برام تو اولین پستم گذاشته بود. کسی که حتی یکبار ندیدمش ولی چقدر اتفاقاتی که براش افتاده برام آشناست... کامنتشو که خوندم گریه کردم و رفتم.امروز حس کردم این پست عالی بودِ نه بخاطر اینکه دیگه نوشته هاتونو نمیذارید. بخاطر کامنتایی که اینجاست! 
    نوشته هاتونو دوست داشتم و دارم، امیدوارم هر تصمیمی که میگیرین واقعا همونی باشه که خودتون می خواین نه چیزی که بقیه وادارتون می کنن.
    سلام محمد! حالت خوبه؟! اوضاع مساعد هستش خدارو شکر؟! آیا؟! الان چی شده مثلا؟! قهر کردی؟! بابا بیخیال!:))
    چه جای عجیبی و چه یادگاری های عمیق و غمگینی. دلم گرفت و همدردی کردم با خواننده ی قدیمی و خواننده ی همیشگی... 
    باید بخونمتون. چه دیر اومدم....
    عالیههههههه ...شما علاوه بر درس خوندن مهارتهای دیگه ای هم دارین ظاهرا ...
    تف به این زندگی 
    چقدر ما ها بی همه چیز و خود محور و نا مردیم 
    از دست ادم خای اطرافم و خودم خیلی کلافه ام
    چه روزگار بدی هست
    سلام من خیلی وقته اینجا میام چ بده که این اخرین پسته😞ناراحت شدم،متناتون واقعا به دل میشینه،ههههه راستی ببخشید من شعر و این چیزا بلد نیستم ک ب عنوان یادگاری بزارمم:-D شاد و خندون باشید:)
    خوب بود
    دیدی سخت نیست تنها بدون من...؟
    دیدی صبح می شود شبها بدون من...؟
    نبض زندگی...
    بی وقفه میزند...
    فرقی نمیکند...
    بامن...بدون من...
    دیروز گرچه سخت...
    امروز هم گذشت...
    طوری نمیشود...
    فردا بدون من...
    برگرفته از "اسطوره"
    شعرش از مجید احمدی
    مدت مدیدی هست که دیگه مطلب جدید روی سایتتون نمیذارید!!! دلیلش هم مشخص نیست!! شاید هم سرتون شلوغه !!! ولی خب خواستم بگم که خواهشا ما رو از مطالب علمی و ادبیتون بی بهره نگذارید!! ما بسیار مشتاق خواندن مطالب شما هستیم ! جناب دکتر.....:) !
    عشق چیز عجیبی نیست نازنینم:) همین که تو دلت بگیرد و من نفسم.....!
    بی شک آغوش تو هشتمین عجایب دنیاست! واردش که می شوی زمان بی معنا می شود! بی انکه حسش کنم روحم تازه می شود!تمام ثروت دنیا را به یک وجبش نخواهم بخشید:)
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی