یک روز سفره ی دلم را پیش یک کارگردان باز میکنم ( ت و م )
یک روز سفره ی دلم را پیش یک کارگردان باز میکنم . پای حرفهایم که مینشیند داستان زندگی ام بهترین فیلم نامه ی تمام دوران فعالیت سینمایی اش میشود .، فیلم سینمایی ما که مثلا اسمش - دختر خوب پسر لاشی - است را همان کارگردان میبرد روی پرده ی سینما . اتفاقا تو با شوهرت هم می آیی برای تماشایش . همان وقت که داری زیر چشمی و از سر اجبار دهان شوهرت را میپایی و سرت را به نشانه ی تاکید حرفهایی که نمیشنوی تکان میدهی و توی ذهنت میگویی - وای مرد تو چقد شر و ور میگی - همان سکانس میرسد . سکانسی که پسر خوب به توی دختر خوب حرفهایش را میزند و توی دختر خوب به خاطر علاقه ای که به یک پسر کوچه و بازاری داری حرفهایش را نمیشنوی و جوابش را نمیدهی و راحتش نمیکنی . اتفاقا میروی و به همان پسر کوچه بازاری پز آدم حساب نکردن و محل ندادن هایت را میدهی و جفا میکنی و محبت میخری . مثلا همان جا که میپرسد - حالا این پسره ی پررو چی میگه - تو غرور از تنت بیرون میزند و دهانت از افتخار سر ریز میشود که میخواهی بگویی - یه مشت شر و ور عاشقانه ی به درد نخور ! پسره ی احمق !!
همان پسره ی احمق را بعدها دخترهای خوب دیگر دوست خواهند داشت . هرچه باشد پسری خوب است . قرار میگذارند و با هم بیرون میروند و درست وقتی دارند از آرزوهایشان با هم میگویند - توی دختر خوب - هنوز تنها آرزوی یک پسر احمقی . هنوز هم در دلش نمیگنجد که وقتی تو را دوست دارد فنجان چایش را دختر قرارش پر کند . طاقت نمی آورد . از میزهای قرار بلند میشود و میرود و دیگر هم سر آن میزها پیدایش نمیشود و وقتی باید دلیل خداحافظی هایش را توضیح بدهد فقط میگوید : من لاشی ام ! همین !
مگر اشتباه است ؟ پسری که تو را بخواهد و پای حرف غیر تو بنشیند و ادعای عشق کند لاشی نیست ؟ همین ها را توی راه برگشت به خانه اش هزار بار میگوید و سنگهای جلوی پایش را لگد میکند .
دختر خوب فقط عشق تو میتواند پسر خوب قصه ها را لاشی کند اما تقصیر تو نیست . این پسر های کوچه و بازاری آن قدر شر و ور میگویند که نمیتوانی سکانس های عاشقانه ی زندگی را بفهمی . باور نمیکنی ؟
راستی فیلم تلخی بود . خوب شد مرد کوچه بازاری ات نگذاشت بفهمی اش !
بی ربط : برگرفته از ماجرایی با برداشت اغراق امیز
بی ربط ٢ : همون طور که گفتم پست های عاشقانه برگرفته از اتفاقات و داستان ها و خیالات هستند . شخصی سازی نکنید
بی ربط ٣ : تا بیست و پنج آذر سرمان شلوغ است . انتظار جواب نظراتتان را نداشته باشید هرچند سعیم را میکنم آخر شب ها جواب بدهمشان :))
- ۹۳/۰۹/۱۵