اشک های آرامبخش
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۹ ق.ظ
این درست که مرد بودن است و محکم بودنش و تکیه گاه بودنش و هزار هزار صفت زمخت دیگر ولی همین مرد های زمخت وقتی پشت یک عالمه امید و انگیزه و تلاش و توکل بد بیاری های پدر در آور می آورند باید بروند در گوشه ای از اتاق کز کنند و یک دفعه نا خود آگاه چشمهایشان سرخ شود و چانه شان بلرزد و های های بزنند زیر گریه و سبک شوند . گل گاو زبون و استراحت و خواب و قرص های ارامبخش و اغوش معشوقه و همه و همه یک شوخی مزخرف است . مرد ها باید خوب گریه کردن را بلد باشند . درست مثل زمخت بودن .
فکر نوشت : جالب نیست آدمی ! یک تیپ تابستانی داشته باشد ؟!
بی ربط : تابستان بنده از پس فردا استارت میخورد ! تابستون ما پیکان مدل 57 بود زودتر استارت میخورد !
بی ربط : این ها را ببینید و بخندید و دلتان را باز کنید . ( چون کمی بی ادبی هست من قرار نمیدم )
- ۹۳/۰۴/۳۰