وسواس مادر
امتحانی بود ، برگزار شد و اومدم . اما این بار خونه اون قدر ها هم گرم نیست . یعنی هست یه جورایی منتها شعله دیگه آبی نمیسوزه ! من نمیدونم دیسک های کمر اقوام ما چه مشکلی دارند که علاقه ی زیادی به بیرون زدن دارند . هرمرضی که هست یکی دو هفته ای مادر باید استراحت مطلق باشه . با این حساب کارهای خونه دست ما رو میبوسن . خیلی مطمین نیستم که از تنبلی من نباشه ولی مادر وسواسی هم داره که پدر ما رو در آورده . هر نگاهی به اطراف از طرف مادر به تمیز کردن خونه به وسیله ی ما خنم میشه . و قسمت بد مشکل هم اینه که این نگاه ها هر ساعت انجام میشه . از اونجا که دیسک ما هم داشت بیرون میزد گفتم باید یه جوری سر مادر رو گرم کرد تا فکرش به این سمت و سو نره . تفریحات در حالت استراحتی که به ذهنم اومد رو مرور کردم . فیلم ، فیسبوک ، what S up ، بووووق ، pes ، شعر ، angry bird ،، بووووق ، اهنگ . دیدم علاقه ای به هیچ کدوم جز فیلم نیست که نیست . یه لحظه که خودم رو در ذهن مادر گذشتم کاملا بهش حق دادم . هرکسی ذهنش درگیر چیزایی هست که تو زندگی باهاش درگیره .
- باشه مادر
من برم پشت بخاری رو تمیز کنم !
- ۹۲/۱۲/۲۶