زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

دنیای الاکلنگی

جمعه, ۱۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۲ ق.ظ

در یکی از کتاب ها که اسمش را یادم نیست خوانده بودم که اگر یک چمدان از این طرف کره ی زمین برداشته شود جای خالی اش در آن طرف زمین میماند ! این جمله را باور کردم . به تنم چسبید . وای به حال من اگر جمله ای به تنم بچسبد ! ثانیه به ثانیه ی از آن به بعدم باید از فیلتر آن جمله عبور کند . آن قدر در زندگی ام پیاده اش کنم تا جزیی از رفتار نا خود آکاهم بشود . از این جملات در زندگی من فراوان است . اصلا  رفتار و افکار من هر چند ماه به اندازه ی جملاتی که به تنم چسبیده اند و کتابهایی که خوانده ام عوض میشود . روزی تمام این جملات را در دفتری خواهم نوشت . این جملات هیجان زندگی من بوده اند  . جملاتی شبیه با همه بیامیز و با هیچ کس آغشته مشو یا درد و دل کردن کار شبه مرد است یا هر کس باید هدفش را به اندازه ی ظرفش بردارد و جملات خیلی زیاد دیگر . داشتم میگفتم که این جمله ی چمدان دار به تنم چسبیده است . از آن روز به بعد هر وقت درد بزرگی داشته ام و زندگی امانم را بریده است و حرفهای گنده تر از دهانش را بارم کرده است به این فکر کرده ام که حتما جای خالی ناراحتی من به شکل یک لبخند در جای دیگری از زمین سهم کسی شده است . آرام تر میشوم . واقعا آرام تر میشوم . همین که میدانم وقتی دنیای الاکلنگی در همان لحظه که دارد مرا مثل میخ در دشواری فرو میکند یکی دیگر را به جای من از شادی میغلتاند آرام تر میشوم . چه دنیای خوبی است این دنیای الاکلنگی ...

 

 

بی ربط : این افکار و نوشتار را دوست میدارم .

بی ربط : این شعر و لحن و آهنگ را هم دوست میدارم و از حسرت هایم این است که چرا کس دیگری دوستش ندارد !

 

  • ۹۴/۰۷/۱۰
  • => محمد غفوری