زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

مرور بیست و یک سالگی

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۵۵ ق.ظ

گلویم را گرفته اند ، دارند با ناخنشان حنجرم را میتراشند ...  سر راهم را مشتی آدم در هم و بر هم بسته اند .. ادم های شلوغ ذهن و خوش قلب ولی دردسر ساز ... دلم میخواد به بغل بزنمشان و فوتشان کنم و بگذارمشان یک گوشه و راهم را بگیرم و بروم .. اخر مادرم میگوید نان برکت است و وقتی جلوی راه هست باید این گونه کرد ... آدم های خوش قلب هم برکت زندگی اند دیگر ... مثل نان .. چه فرقی میکند ..

دیروز کفش های جدیدم را پوشیده بودم .. خیابان را میدویدم ... صدای شکستن امد .. کمر یک قرص نان بود که زیر هیجانم شکست ... خواستم بردارمش و بگذارمش گوشه ای اما خرده نانی مانده بود .. نمیشد 

ماشین هیجان را سوار شده ام .. اگر خوش قلب ها را زیر گرفته ام .. اگر دلی را شکسته ام ... تاوانش را میدهم .. تاوانم هم باشد تمام عمر جمع کردن تکه های مهربانی هایتان ...

 

 

بی ربط : یک سال وبلاگ و بیست و یک سالگی من گذشت .. حرفهایی بود ولی جای دیگر نوشتمشان :/ 

بی ربط : یک نفر بود که یک طومار بدبختی اش را نوشته بود :/   ایمیل بزند لطفاً

با ربط : عنوان نشان میدهد قرار بود چه نوشته شود ! چه شد ! 

  • ۹۳/۱۲/۱۹
  • => محمد غفوری