زندگی پزشکی

Medical Life

زندگی پزشکی

Medical Life

یک عدد دانشجوی پزشکی هستم که نوشتن این ها عادت دوران و تلاش و لطف حداقلی منست و نهایت محبت شما در درک آن ها و در ارسال و اشتراک مطالب مفیدتان ( شبیه پیوند ها ) خواهد بود .
سوالاتتان را بی زحمت ایمیل کنید :)
Mohammadghafouri72@yahoo.com
( برای جواب به ایمیلتان تا یک هفته مهلت بدهید )

ذهنم اندازه ی جهانم نیست

دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۱:۱۶ ب.ظ

زندگی مدام رقم میخورد و من از دور به آن اشاره میکردم و دوستانم را تکان میدادم که : دیدید ؟ دیدید ؟ دیدید چه شد ؟ نه این که فکر کنید ماجرا خنده دار بود نه . زندگی وحشتناک میگذشت ولی من هم از زندگی همین گذشتن را آموخته بودم . بی خیال ، بی اضطراب نگاهش میکردم و بلند داد میزدم که : کارت را بکن کارت بکن .  زندگی داشت میگذشت . من خودم دور ایستاده بودم اما . زندگی داشت میگذشت . از روی باورها ، اعتقاد ها ، استادارد ها یا چه میدانم . هرچیز که مرا میشد با آن نشان داد و گفت : او این است . من از تمام زندگی کالبدی داشتم که دور دور ایستاده بود . با دوستانی که مرا نمیشناختند و من تکانشان میدادم . زندگی آن قدر سخت گرفت که دیگر نتوانستم از دستش ... ندهم .

  • ۹۲/۱۲/۱۲
  • => محمد غفوری